87/6/3
3:45 ع
از خدا خواستم عادت های زشت را ترکم دهد .
خدا فرمود : خودت باید آنها را رها کنی.
از او درخواست کردم فرزند معلولم را شفا دهد .
فرمود : لازم نیست روحش سالم است.
جسم هم که موقت است.
از او خواستم لااقل به من صبر عطا کند.
فرمود : صبر، حاصل سختی و رنج است.
عطا کردنی نیست آموختنی است.
گفتم :
مرا خوشبخت کن .
فرمود :
«نعمت» از من
خوشبخت شدن از تو.
از او خواستم مرا گرفتار درد و عذاب نکند .
فرمود :
رنج، از دلبستگی های دنیایی جدا و به من نزدیکترت می کند.
از او خواستم روحم را رشد دهد .
فرمود : نه تو خودت باید رشد کنی
از خدا خواستم کاری کند که از زندگی لذت ببرم.
فرمود : برای این کار من به تو «زندگی» داده ام.
از خدا خواستم کمکم کند همان قدر که او مرا دوست دارد ، من هم دیگران را دوست بدارم.
خدا فرمود : آها ، بالاخره اصل مطلب دستگیرت شد!
این مطلب رو سید یکی از بازدید کننده های وبلاگ برام نوشت که خیلی زیبا بود ازشون ممنونم و خواستم همه از خوندنش لذت ببریم.